وجود دوربین ترموگرافی در یک مجموعه صنعتی
نویسنده فراپایش2022-12-10T07:00:28-01:00وجود دوربین ترموگرافی یا هر ابزار پایش وضعیت در یک مجموعه صنعتی، بسیار ارزشمند است و این موضوع بیانگر این است که برای بهبود برنامههای پایش و نگهداری تجهیزات، سرمایه گذاری شده است. از طرفی در استانداردهای بین المللی تاکید شده است که بازرسان یا کارشناسان پایش وضعیت بایستی جهت انجام ارزیابی تجهیزات، آموزشهای مرتبط با انجام بازرسی و تحلیل نتایج و ارائه گزارش را دیده باشند. پس از گذراندن دورههای آموزشی با کیفیت توسط مدرسین با تجربه و کار آزموده، دیدگاه افراد تغییر یافته و مهارت آنها به میزان چشمگیری افزایش خواهد یافت. بر اساس تجربه، در صورت عدم وجود آموزشهای کافی و با کیفیت، احتمال بروز خطا در جریان کار با تجهیزات پایش وضعیت و همچنین در زمان تحلیل و ارائه گزارش وجود دارد. مسالهای که در طول سالها انجام کار و ارائه مشاوره و برگزاری دورههای آموزشی در بسیاری از شرکتها با آن مواجه بودهام این است که در برخی از شرکتها با وجود سرمایه گذاری و خریداری دوربین ترموویژن و یا دیگر ابزارهای پایش وضعیت، با قیمتهای بسیار بالا، اما آنچنان که شایسته است، از این ابزارها استفاده نمیشود. بکارگیری ابزارهای پایش وضعیت به خصوص دوربین ترموویژن که در اغلب موارد بعنوان یک ابزار مکمل و کمکی از آن استفاده میشود، متاسفانه در برخی صنایع در حد بازرسیهای موردی، موارد بحرانی و یا محدود به کنجکاویهای افرادی است که تازه با این ابزار آشنا شدهاند. در چنین شرایطی گاه و بیگاه حوادث ناگواری در برخی از بخشها و تجهیزات رخ میدهد که موجب بروز خسارتها و هزینههای گزافی میگردد و نکته اینجاست که پیگیری علت بروز آن در سکوتی مبهم و یا در هیاهوی تعمیرات و راه اندازی سریع پروسه، بدست فراموشی سپرده میشود. این در حالی است که به احتمال بسیار زیاد با انجام یک بازرسی منظم و ساده، به راحتی میشد از بروز چنین حوادثی جلوگیری نمود. چنانچه بخواهیم بروز اینگونه موارد را که کم و بیش برای اغلب تکنسینها، کارشناسان و مدیران فنی صنایع آشنا به نظر میرسد از دیدگاه پایش وضعیت مورد بررسی قرار داده و علل آنرا ریشه یابی نماییم، به موارد زیر برخورد خواهیم کرد:
1- عدم بكارگيري CM بصورت برنامه جامع نت
2- فقدان جايگاه و ارتباطات سازماني مناسب CM
3- انتظارات غیرواقع بینانه از ظرفیت و قابلیت CM
4- عدم تعريف و اولويت بندي اهداف و انتظارات مشخص
5- عدم برنامه ریزی و اجراي دقيق دستورالعملهای CM
6- عدم دسترسی و بکارگیری همه تکنیکها و ابزارهای مورد نیاز CM
7- ترویج و استفاده از روشهای غیر استاندارد/علمی و ناکارآمد
8- عدم برنامه ريزي و پيش بيني دوره های آموزش و ارتقاء تجربه
9- عدم بکارگیری سيستم جامع مکانیزه و ثبت/گردش مناسب اطلاعات
10- عدم دسترسي به اطلاعات و منابع فني لازم و توصيه هاي سازنده ماشينها
11- عدم وجود سازمان CM موثر، منابع يا مراجع رسمی و علمی فنی/آموزشی
12- عدم تناسب نوع و ميزان انتظارات با مشخصات برنامه CM مورد استفاده
13- فقدان مدیریت تکنیکها و ابزارها، تغيير بدون برنامه
14- عدم تمايل/ همکاری برخي از كاركنان سنتي نت در اجرای CM و گاها اختلال تعمدي
15- ترجيح اكثر مسئولين در تامين هزينه تعمير (قطعه و دستمزد) بجاي هزينه پيشگيري
16- عدم سرمايه گذاريهاي تحقيقاتي لازم (Base Line، شاخصها، رفتار فرسايشی و غيره)
17- فقدان كادر و دانش فني كافي در زمينه مهندسي CM ، تكنيكهاي عيب يابي و غیره
18- محول کردن وظایف مختلف در حیطه امور مهندسی و برنامه ریزی به کارشناسان پایش وضعیت و در نتیجه در حاشیه قرار گرفتن امور بازرسی و برنامههای پایش وضعیت
19- عدم شناخت کافی به تنوع، توانایی و محدودیت تکنیکها و روشهای استاندارد مربوطه
20- فقدان سيستم ارزيابي موثر اقتصادي مستقيم/ غيرمستقيم – كوتاه/ بلند مدت (منافع CM پيش اقدام، عمر دستگاه، افزايش ايمني، كاهش توقفها و غيره)
21- برگزاری دورههای آموزشی بی کیفیت (تئوری، غیر کاربردی و غیر مرتبط) و پایین ماندن سطح دانش CM گروه پایش وضعیت علیرغم صرف هزینه و زمان
22- عدم انجام بررسیهای فنی و اقتصادی لازم قبل از تصمیم گیری برای خرید تجهیزات پایش وضعیت
بر این اساس میتوان گفت که پیاده سازی و اجرای برنامههای پایش وضعیت (CM)، مستلزم برنامه ریزی و اقداماتی هماهنگ و متناسب با اهداف و انتظارات از بکارگیری این فن آوری است. پس از پیاده سازی، بازنگري و آسيب شناسي مستمر، متضمن اصلاح و ارتقاء CM مي باشد. موارد مذکور مهمترین چالشهاي متداول و عوامل موثر در كاهش كارائي برنامه CM تاثیر میباشند.
دیدگاهتان را بنویسید